باشگاه کنونی:رئال مادرید
زندگی شخصی:
جالبه بدانید در خانواده ی آلونسو همه به غیر از مادر خانه ورزشکارند
پدر خانواده آقای پرکیو آلونسو در دهه ی 80 ستاره ی بارسلون بودند.و قبل از پیوستنشون به بارسلون هم تونسته بودند 2 بار قهرمانی لالیگا رو با رئال سوسیداد تجربه کنند
خوان آلونسو پسر ارشد خانواده داور فوتبال هستند و مایکل آلونسو که یک سال از ژابی بزرگتره در رئال سوسیداد توپ میزنه.
نکته ی جالب دیگه در مورد ژاوی اینکه در لیورپول با دوست وهمسایه ی دیوار به دیوارشون در سن سباستین هم همسایه است!و این شخص کسی نیست جز میکل آرتتا ستاره ی اسپانیایی این روزهای آرسنال ،در حقیقت با تشویق های خود آرتتا بود که ژاوی راهی انگلستان و بعد از این لیگ دوباره به لالیگا بازگشت وراهی تیم رئال ماردید شد.
افتخارات باشگاهی:
قهرمانی در کوپا دل ری (2011)
افتخارات ملی:
ملیت : فرانسه
تاریخ تولد : هفدهم دسامبر 1987
قد : 182 سانتیمتر
وزن : 74 کیلو گرم
پست تخصصی : مهاجم
محل تولد : لیون فرانسه
علاقه ی او به فوتبال از حومه ی شهر لیون که او در آن رشد یافت آغاز شد . در 9 سالگی به المپیک پیوست ، شش سال بعد او به مدرسه ی ولاژ تولا پیوست . ما به بررسی زندگینامه ی کریم بنزما در چند بخش می پردازیم .
کریم ینزما (19 دسامبر 1987) اصلیتی مانند زیدان دارد . هر دوی آنها در منطقه ی کابیلیای الزایر ریشه دارند. دا لاکهال بنزما ، پدر بزرگ کریم ، در آنجا می زیست تا این که بالاخره در دهه ی 50 ، خانواده ی بنزما به لیون کوچ کردند . بازیکن رئال اولین ضربه ی خود در زمین چمن به توپ را در ال برون ، در شمال شهر لیون زد . " هنوز صدای موسیقی رپ ماشین جوانانی که با خوشحالی از آنجا می گذشتند را به یاد می آورم . من همیشه با برادر کوچکم بازی می کردم ، من حمله می کردم و او دفاع می کرد ." کریم دز یک خانواده ی نه نفره ششم است . (پنج دختر ، چهار دختر) پدرش کارمند مجلس بود و مادرش خانه دارد .
او همچنان به بازی در مدرسه ی ژان لورگت ادامه داد و سپس به ترایون بارون پیوست . او در این تیم توانست با هت تریک در برابر یک تیم لیونی ، نظر چند استعدادیاب را به خود جلب کند . او در آنجا اولین قراردادش را با المپیک منعقد کرد و شش سال بعد راهی مدرسه ی ژان مولین و تیم ژرلاند ولاژ تولا شد . خانواده اش به تشویق او می پرداختند . سلی ، خواهرش آن زمان را به یاد می آورد :" به یاد می آورم که همیشه در زمین فوتبال بود و با افرادی که سه چهار سال از او بزرگتر بودند بازی می کرد . او بیشتر در زمین فوتبال راحت بود تا در مدرسه .
او در طبقه پنجم مدرسه تولا ولاژ اتاق داشت ، با چشم انداز استادیوم ژرلاند (استادیوم المپیک)" یاد گرفتم که چطور باید در یک خوابگاه زندگی کنم" حالا یانیس تافر (ستاره ی جوان لیون) به گفته ی خودش این اتاق را تصاحب کرده است .
بنزما در در فوریه 2007 به اکیپ گفت : واقعا من هیچگاه علاقه ای به لیگ فرانسه نداشته ام ، قلب من همیشه در مادرید بوده است .
مربی تولا ولاژ که بازیکنانی چون ژولی ؛ مالودا ، بن عرفا و برونو انگوتی را به جهان فوتبال معرفی کرده است مسئول جلا دادن این مروارید فرانسوی بود . مخصوصا از لحاظ بدنی . در شش سالی که کریم پیش از بازی در تیم اصلی ( برابر متز در 2004) حاضر شود ، با برنامه های قدرتی و سرعتی مربی اش گیامه تورا به خوبی آماده شده بود . " در آن دوره سرعت تست دو را از 25.50 ثانیه به 21.30 قانیه رساند " در نوامبر 2003 ، او با زدن دو ، سه گل در هر بازی مورد توجه قرار گرفت . از آن به بعد او توانست عنوان قهرمانی فرانسه (16 و 18 سال) فینال جام حذفی در 2005 ، اولین بازیش برای لیون را انجام دهد
مسعود اوزیل که در سال ۱۹۸۸ در گلزن کرشن آلمان متولد شد، پدرش به نام مصطفی از کُردهای ترکیه و مادرش اهل تونس به نام گلیزار است. فرزندان دیگر این زوج مطلع، نسه و دویگو هستند. اجداد مسعود در دههی ۶۰ به آلمان آمدند، چرا که در آن زمان، کشور آلمان، به کارگران خارجی نیاز داشت. دو نسل بعد، مسعود در بولمک رشد یافت و پدرش مصطفی نیز در کارخانهی سنگ مرمر کار میکرد. مسعود فقط یک رویا داشت: تبدیل شدن به زینالدین زیدان ستارهی مسلمان تیم ملی فرانسه.
مسعود اوزیل اخیراً در مصاحبه با کانال آلمانی ZDF گفته است من کُردم نه ترک، من اهل دیاربکر در کردستان ترکیه هستم و برای من مایه افتخار است که به عنوان یک بازیکن کُرد در لیگ اسپانیا و در تیم ملی فوتبال آلمان توپ می زنم.
گزارشگر شبکه ورزشی الجزیره نیز به هنگام پخش بازیهای رئال مادرید همواره از مسعود اوزیل به عنوان یک بازیکن کُرد نام می برد.
تفریح اول او پس از فوتبال، خواندن قرآن است و پس از آن گوش دادن به آهنگهای رپ که آن را در تضاد با دینش اسلام نمیداند. او با جان دلای، رپر معروف رفاقت دیرینهای دارد.
«مسعود» در جام جهانی 2010 در تیم ملی آلمان خوش درخشید و به همراه این تیم به مقام سوم جهان رسید. درخشش او در این مسابقات سبب شد تا تیم رئال مادرید اسپانیا با مبلغ 15 میلیون یورو با او قرارداد ببندد. اوزیل در مسابقات باشگاههای فوتبال اسپانیا (لالیگا) نیز بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین بازیکنان رئال مادرید موجبات قهرمانی این تیم را فراهم نمود.
ايکر کاسياس يکي از بهترين دروازبانان تاريخ است که نقش مهمي در موفقيت هاي رئال مادريد و تيم ملي اسپانيا داشته است. بي ترديد او بهترين دروازبان حال حاضر جهان و تاريخ رئال مادريد و اسپانيا است. دروازباني که هر بار هم تيمي هايش گل مي زنند تيرک افقي دروازه اش را لمس مي کند.چندي پيش گفته بود که دوست دارد روزي مانند برنابئو يا پرز رئيس رئال مادريد شود.
نگاهي کوتاه به کاسياس:
نام کامل: ايکر کاسياس فرناندز تاريخ تولد: 20 مي 1981 مکان تولد: مستولز، مادريد، اسپانيا قد: 182.2 سانتي متر وزن: 85.5 کيلوگرمپست: دروازبان
باشگاه هاي جواني: رئال مادريد (1990-1999)
باشگاه هاي اصلي: رئال مادريد سي(99-1998) 26 بازيرئال مادريد کاستيا(1999) 4 بازي رئال مادريد (1999-زمان حاضر) 426 بازي
عرصه ملي: اسپانيا (2000-زمان حاضر) 124 بازي
تيم هاي پايه ي اسپانيا: زير 15 سال 1996-1 بازي زير 16 سال 98-1996- 19 بازي زير 17 سال 99-1997- 10 بازي زير 18 سال 1999- 4 بازي زير 20 سال 1999- 2 بازي زير 21 سال 2000-1999 – 5 بازي
ايکر کاسياس فرناندز (متولد 20 مي 1981 در مستولز، 18 کيلومتري جنوب مادريد) ملقب به ايکر مقدس فوتباليست حرفه اي اسپانيايي است. اين دروازبان نامي سابقه ي بردن 2 ليگ قهرمانان، 4 لاليگا و 1 کوپا دل ري را در عرصه ي باشگاهي و يک يورو و يک جام جهاني در عرصه ي ملي را داراست.
عرصه باشگاهي
او تنها در رئال مادريد بازي کرده است و از اين رو اسطوره ي اين باشگاه به حساب مي آيد. او از 9 سالگي در رئال مادريد است. اولين بازي کاسياس در تيم اصلي رئال مادريد به 27 نوامبر 1997 و بازي در مقابل روزنبرگ نروژ در ليگ قهرمانان اروپا برمي گردد. آن زمان او تنها 16 سال سن داشت و يوپ هاينکس به او بازي داده بود. ولي از سال 1999 و با افت بودو ايلگنر رسما به تيم اصلي رئال مادريد پيوست. او اولين بازي اش در لاليگا را مقابل بيلبائو و در 12 سپتامبر 1999 در سن مامس انجام داد که به عنوان يک دروازبان جوان يکي دو اشتباه هم داشت و در آخر بازي با نتيجه 2-2 به پايان رسيد. او در اين فصل ذخيره ايلگنر بود ولي فصل بعدش توانست ايلگنر را به نيمکت منتقل کند. در سال 2000 او توانست جوان ترين دروازبان تاريخ فينال ليگ قهرمانان باشد و در آن بازي چندين موقعيت را از والنسيا گرفت تا رئال مادريد با نتيجه ي 3-0 برنده آن بازي باشد. آن شب تنها 4 روز از تولد 19 سالگي اش مي گذشت.
در نيم فصل دوم فصل 02-2001 ويسنته دل بوسکه سزار سانچز را به او ترجيح داد و او نيمکت نشين شد. ولي در فينال ليگ قهرمانان همان سال سزار دچار مصدوميت شد و او در مقابل لورکوزن به ميدان رفت و چندين و چند بار دروازه تيمش را نجات داد تا رئال مادريد براي نهمين و آخرين بار ليگ قهرمانان را از آن خود کند.
فصل 08-2007 را مي توان به جرات بهترين فصل دوران ورزشي ايکر کاسياس ناميد. او با رئال مادريد توانست به سي و يکمين لاليگا برسد و تنها در 36 مسابقه اش 32 گل خورد و زامورا را از آن خود کرد. (ميانگين 0.89 گل خورده در هر بازي) در 14 فوريه 2008 او و کاپيتان رائول گونزالس قراردادشان را با باشگاه تمديد کردند. کاسياس طبق آن قرارداد تا سال 2017 در اختيار باشگاه رئال مادريد خواهد بود. البته يک بند اتوماتيک هم در اين قرارداد وجود داشت که اگر 30 مسابقه در ليگ انجام دهد رقم بازخريد قراردادش به 113 ميليون پوند مي رسيد. عملکردش در آن فصل باعث شد که براي دومين باز بهترين دروازبان تيم سال يوفا بشود.
در فوريه 2009 کاسياس توانست با رکورد پاکو بويو در 454 بازي براي يک دروازبان برابري کند و پس از آن توانست در ميان دروازبانان رئال مادريد از نظر تعداد بازي يکه تاز شود آن هم در حالي که تنها 27 سال سن داشت. در تابستان 2009 مطبوعات اسپانيايي گزارش دادند که منچستر سيتي پيشنهادي 129 ميليون يورويي براي اين دروازبان داده است. ولي باشگاه شايعات را به کل رد کرد. هم چنين قبل از آن هم منچستر يونايتد براي او پيشنهادهايي داده بود که رقم مشخصي از آن ها در دسترس نيست. اما کاسياس گفت که به هيچ وجه قصد ترک رئال مادريد، باشگاه روياهاي کودکي اش را ندارد.
در فصل 10-2009 و در 4 اکتبر در مقابل سه ويا کاسياس يک واکنش بي نظير و فوق العاده را داشت که از آن به عنوان بهترين نجات دروازه در تاريخ نام برده مي شود. او يک موقعيت تک به تک را از يک متري از ديه گو پروتي مهار کرد. بعد از آن مسابقه او از طرف دروازبانان سابق اسپانيايي و هم چنين گوردون بنکس افسانه اي مورد تجليل قرار گرفت. بنکس در مورد کاسياس گفته بود: "واکنش هايش خيره کننده و فوق العاده هستند. اگر همين گونه ادامه دهد بهترين دروازبان تاريخ خواهد شد."
در فصل 10-2009 و با بازگشت فلورنتينو پرز رئال مادريد دوباره برايرقابت با بارسلونا جان گرفت. تحت هدايت پلگريني کاسياس بازي هاي خيل خوبي را به نمايش گذاشت و در انتهاي فصل با اختلاف بسيار کمي با بارسلونا، رئال مادريد دوم شد. با آمدن خوزه مورينيو رئال مادريد روز به روز قوي تر شد و کاسياس هم عملکرد خوبي داشت. مثل عملکرد عالي اش در يک بازي دوستانه برابر بايرن مونيخ و پنالتي هايي که گرفت تا رئال مادريد به جام بکن باوئر برسد. آن فصل رئال مادريد نتوانست به لاليگا و ليگ قهرمانان برسد ولي عملکردش بسيار بهتر بود و کاسياس هم عملکرد قابل تقديري داشت. در کوپا دل ري فصل 11-2010 او با درخشش در برابر بارسلونا در فينال و توپ هاي بي شماري که گرفت به جرات مي توان گفت که يک تنه جام قهرماني را براي رئال مادريد به ارمغان آورد. و براي اولين بار به عنوان کاپيتان رئال مادريد توانست يک جام رسمي را بالاي سر ببرد.
رسانه هاي اسپانيايي گزارش دادند که او پس از رافائل نادال که دوست صميمي او هم هست دومين ورزشکار پرطرفدار اسپانيايي در فضاي اينترنت است. اين تحقيقات توسط موسسه ويپ نت 360 انجام شد که فعاليت ورزشکاران را در فيس بوک، يوتيوب و توييتر مورد تحقيق قرار داده بود. البته آن زمان کاسياس هنوز در فيس بوک فعاليتي نداشت.
اسپانسر رسمي اين بازيکن ريباک زير مجموعه آديداس است که چند سالي مي شود دستکش هاي اين کمپاني در دستان ايکر مقدس ديده مي شود.
عرصه ملي
کاسياس براي تيم ملي زير 17 سال اسپانيا در 16 سالگي شروع بکار کرد. او جوان ترين عضو آن تيم در رقابت هاي قهرماني نوجوانان جهان در سال 1997 در مصر بود. دو سال بعد او جام جهاني نوجوانان را با تيم ملي جوانان اسپانيا به دست آورد. او در سال 1999 توانست جايزه براوو را که به بهترين فوتباليست زير 21 سال اروپا تعلق مي گيرد را از آن خود کند. او به زودي با نمايش هاي عالي اش توانست دروازبان فيکس تيم ملي بزرگسالان اسپانيا شود.
کاسياس هم اکنون از نظر تعداد بازي ملي در تيم ملي اسپانيا با 124 بازي پس از آندوني زوبي زارتا با 126 بازي دوم است و به زودي به رکورد او خواهد رسيد. او اولين بازي مليخود را در مقابل سوئد و در 3 ژوئن 2000 و قبل از يورو انجام داد. او آن موقع 19 سال و 14 روز داشت. کاسياس در يورو 2000 نيمکت نشين کانيزارس بود و مورد استفاده قرار نگرفت. اما در جام جهاني 2002 آنتونيو کاماچو او را به سانتياگو کانيزارس ترجيح داد. در 21 سالگي او يکي از جوان ترين دروازبانان جوان آن تورنمنت بود. او بازي هاي خوبي را در جام جهاني به نمايش گذاشت و در يک هشتم دو پنالتي از ايرلندي ها گرفت تا اسپانيايي ها به او لقب مقدس بدهند.
در بازي هاي انتخابي يورو 2004 او در تمام بازي ها حاضر بود و تنها 4 گل دريافت کرد. در پلي آف و در نروژ او توانست دروازه خود را بسته نگه دارد تا اسپانيا به لطف برد 3-0 راهي يورو 2004 شود. و در مسابقات يورو 2004 هم در تمامي بازي ها فيکس بود. در جام جهاني 2006 آلمان هم او در تمام بازي ها فيکس بود و در دو بازي هم به جاي رائول توانست بازوبند کاپيتاني اسپانيا را به بازو ببندد. ولي نتوانست از برد 3-1 فرانسه ي زيدان جلوگيري کند و آن ها با وجود تيم خوب يکه داشتند در يک هشتم حذف شدند.
پس از لجبازي آراگونس و عدم دعوت هم تيمي اش رائول به تيم ملي او صاحب بازوبند کاپيتاني تيم ملي اسپانيا شد. او در دو بازي ابتدايي اسپانيا در گروه 4 رقابت هاي يورو 2008 در برابر روسيه و سوئد بازي کرد و در بازي سوم آراگونس به او استراحت داد و برابر يونان په په رينا فيکس شد. کاسياس در يک چهارم و در ديدار بدون گل مقابل ايتاليا که به پنالتي کشيد و با پيروزي 4-2 اسپانيا در ضربات پنالتي به پايان رسيد توانست دو پنالتي ده روسي و دي ناتاله را مهار کند و اسپانيا را به نيمه نهايي برساند.پس از برد آسان برابر روسيه اسپانيا در فينال 1-0 آلمان يواخيم لوو را برد و به دومين يوروي تاريخ خود پس از 44 سال رسيد. کاسياس در آن بازي هم عملکردي شايسته داشت و پس از بازي توانست به عنوان کاپيتان عنواني را بالاي سر ببرد که اسپانيا حدود 40 سال در پي آن بود. او در اين رقابت ها و در 5 بازي اش تنها يک گل دريافت کرد تا بهترين دروازبان يورو 2008 نام بگيرد. آن گل را هم ابراهيمويچ سوئدي به ثمر رسانده بود. لازم به ذکر است قبل از او هيچ دروازباني به عنوان کاپيتان موفق نشده بود جام قهرماني يورو را بالاي سر ببرد.
در اکتبر 2008 کاسياس به همراه په په رينا که خيلي از او کمتر بازي مي رد تواستند رکورد 710 دقيقه گل نخوردن را به نام خود ثبت کنند. که در عرصه ملي يک رکورد است. آنها توانستند رکورد پاکو بويو و زوبي زارتا را بشکنند. وسلي سانک بلژيکي در رقابتهاي انتخابي جام جهاني اين رکورد را خاتمه بخشيد.
يکي از واکنش هايش در بازي يک چهارم نهايي جام جهاني 2002 برابر کره جنوبي توسط فيفا به عنوان يکي از 10 واکنش برتر تمام دوران انتخاب شده است. او بالاترين مقام کسب شده توسط دروازبانان را در توپ طلا دارد. او در سال 2008 پس از کريستيانو رونالدو، ليونل مسي و فرناندو تورس در اين رده بندي که توسط فرانس فوتبال منتشر مي شود چهارم شد.
او توسط فدارسيون آمار و رده بندي فوتبال جهان به عنوان بهترين دروازبان جهان در سال 2008 برگزيده شد. و با شکست دادن اوليور کان توانست به رده سوم بهترين دروازبان جهان صعود کند.
او در 5 سپتامبر 2009 و در شکست 5-0 بلژيک در راه جام جهاني 2010 توانست به رکورد 56 بازي بدون گل خورده ي زوبي زارتا دست يابد. و در بازي بعدي مقابل استوني او توانست اين رکورد را پشت سربگذارد. ( او در بازي مقابل استوني نود و هشتمين بازي ملي اش را انجام مي داد در حالي که زوبي با 126 بازي ملي اين رکورد را بدست آورده بود.)
در 14 نوامبر 2009 مقابل آرژانتين در يک بازي دوستانه توانست به باشگاه 100 تايي ها بپيوندد. و سومين بازيکن تاريخ اسپانيا از نظر تعداد بازي ملي شود. تنها زوبي زارتا با 126 بازي هم اکنون از او بالاتر است.
در 11 ژولاي 2010 او توانست با کاپيتاني در تيم ملي اسپانيا آنها را به اولين جام جهاني تاريخشان برساند. او در فينال و برد 1-0 مقابل هلند نمايش خيره کننده اي داشت و يکي دو تک به تک مهار نشدني را از روبن مهار کرد تا اسپانيا فرصت لمس جام جهاني را داشته باشد. اوپس از جيان پيه رو کومبي(1934-ايتاليا) و دينو زوف(1982-ايتاليا) سومين دروازباني است که به عنوان کاپيتان جام جهاني را بالاي سرش برده است. او در پايان رقابت هاي جام جهاني توانست دستکش طلايي را از آن خود کند. او در جام جهاني آفريقاي جنوبي توانست 5 بازي بدون گل خورده را ثبت کند. او تنها دو گل در مرحله گروهي از سوييس و شيلي خورده بود و با حدود 440 دقيقه بسته نگه داشتن دروازه پياپي توانست تمامي رکوردهاي دروازبان ها در جام هاي جهاني را از آن خود کند. در فينال دو بار دروازه اسپانيا را برابر هم تيمي سابقش آرين روبن نجات داد و به جرات رکن اصلي قهرماني تيم دل بوسکه بود.
زندگي شخصي
کاسياس 20 مي 1981 در مستولز، حومه ي مادريد به دنيا آمد. پدرش خوزه لوييس کاسياس، يک کارمنده ساده در وزارت آموزش و پرورش بود. و مادرش، ماريا دل کارمن فرناندز گونزالس يک آرايشگر بود. آن ها زماني که ايکر هنوز به دنيا نيامده بود از خانه شان در شهر ناوالاکروز، آويلا به مستولز مهاجرت کردند. لازم به ذکر است که ناوالاکروز در ايالت باسک است ولي ايکر هميشه خودش را يک مادريدي مي داند. کاسياس يک برادر به نام اوناي هم دارد که 7 سال از او جوان تر است. يک مدافع وسط است و در سي دي مستولز بازي مي کند. وقتي او يک بچه ي کوچک بود در يک آخر هفته ايکر يادش رفت نامه اي را که مربوط به پيش بيني هاي پدرش بود را پست کند. پدرش هر 14 مسابقه ي درخواستي را درست پيش بيني کرده بود و اگر ايکر يادش نمي رفت آن نامه را پست کند آنها حدود يک ميليون يورو را از دست نمي دادند!
او قبل ها روابط نه چندان نزديـکي با آنا ايزابل و اوا گونزالس(بانوي اسپانيا) داشته است. از سال 2009 او روابطي با سارا کاربونرو، خبرنگار ورزشي اهل مادريد دارد. و احتمالا به زودي اين دو قصد ازدواج خواهند داشت. البته ايکر قبلا در يکي از مصاحبه هايش گفته که پس از بازنشستگي دوست دارد پدر شود. در سال 2011 او سفير دوستي سازمان ملل در برنامه ي غذاي کودکان شد. او هم چنين فعاليت هاي خيريه ي ديگري هم دارد.
افتخارات
رئال مادريد
لاليگا: 4 بار (01-2000 و 03-2002 و 07-2006 و 08-2007)
نايب قهرماني لاليگا: 6 بار (99-1998 و 05-2004 و 06-2005 و 09-2008 و 10-2009 و 11-2010)
ليگ قهرمانان اروپا: 2 بار (02-2001 و 2000-1999)
سوپرکاپ اروپا: 2002
جام بين قاره اي: 2002
سوپرکاپ اسپانيا: 3 بار (2001 و 2003 و 2008)
تيم هاي پايه ي اسپانيا
زير 15 سال اروپا: 19952
زير 17 سال اروپا: 1997
زير 19 سال اروپا: 1999
جام جهاني نوجوانان: 1999
مقام دوم جام جهاني زير 17 سال: 1997
تيم ملي اسپانيا
جام ملت هاي اروپا: 2008
جام جهاني: 2010
مدال برنز جام کنفدراسيون ها: 2009
افتخارات شخصي
جايزه براوو: 2000
جايزه بهترين بازيکن جوان سال از نگاه فرانس فوتبال (توپ طلا): 2000
جايزه زامورا: 08-2007
جايزه بهترين دروازبان فيفپرو: 2 بار (09-2008 و 08-2007)
جايزه بهترين دروازبان فدراسيون بين المللي تاريخ و آمار فوتبال: 2 بار (2009 و 2008)
بهترين دروازبان سال اکيپ: 2009
جايزه بهترين دروازبان لاليگا: 09-2008
جايزه دستکش طلايي جام جهاني: 2010
بهترين بازيکن جوان لاليگا: 2000-1999
جايزه پرنس آستوريا: 2010
عضو تيم سال يوفا: 3 بار (2007 و 2008 و 2009)
عضو تيم سال اي اس ام : 08-2007
تيم ماه اي اس ام: 10 بار
عضو تيم منتخب رقابت هاي يورو 2008
عضو تيم سال فيفا دات کام: 09-2008
عضو تيم منتخب جام جهاني 2010
جايزه پادشاهي ورزشکار شايسته ي سال(مدال طلا): 10-2009
پسر محبوب مستولز: 2010
پسر محبوب ناوالاکروز:2010
کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو (به پرتغالی: Cristiano Ronaldo dos Santos Aveiro؛ زادهٔ ۵ فوریه ۱۹۸۵؛ ۲۷ سال)، فونچال) که معمولاً با نام کریستیانو رونالدو شناخته میشود، مهاجم فوتبالیست اهل پرتغال است که در تابستان سال ۲۰۱۰ به باشگاه فوتبال رئال مادرید پیوست و هماکنون کاپیتان تیم ملی فوتبال پرتغال است. رونالدو گرانقیمتترین فوتبالیست تاریخ جهان است که رئال مادرید برای خرید او، مبلغ ۸۰ میلیون پوند (۹۴ میلیون یورو) به باشگاه فوتبال منچستر یونایتد پرداختکرد و او را کاملترین بازیکن نسل فعلی فوتبالجهان نامیدند.
او از بچگی برای تیم محلی آندورینها بازی میکرد. سپس به باشگاهفوتبال ناسیونال مادیرا پیوست و پس از آن، عصر تازهای از فوتبال را با اسپورتینگ لیسبون آغاز کرد. او برای نخستینبار در سال ۲۰۰۱ به تیم بزرگسالان راهیافت. پس از گذراندن این فصل، با باشگاهفوتبال منچستر یونایتد با مبلغ حدود ۱۲ میلیون پوند قرارداد امضاکرد. وی تا سال ۲۰۰۹ با شیاطین سرخ همبازی بود و چندین بار جام حذفی و لیگ برتر انگلستان را با آنان فتحکرد. او با شیاطین سرخ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا، جام خیریه انگلستان و جام باشگاههای جهان و همچنین برندهٔ جایزهٔ انفرادی کفش طلای اروپا شد و آرزوی چهلسالهٔ منچستر را برآوردهکرد. رونالدو در فصل ۰۸–۲۰۰۷، با ۴۲ گل در طول فصل، رکورد ۴۰ سالهٔ تاریخ باشگاه که دست جورج بست با ۳۳ گل بود را شکست. در همان سال، کفش طلای اروپا را با هشت امتیاز جلوتر از مهاجم اسپانیایی، دنیل گویزا کسبکرد.
رئال مادرید در تابستان سال ۲۰۰۹ با قراردادی ۹۴ میلیون یورویی، با رونالدو بهتوافق رسید و رکورد گرانقیمتترین فوتبالیست جهان را شکست. بزرگترین موفقیت او در باشگاه جدید خود، فتح لا لیگا بودهاست. او در فصل ۱۱–۲۰۱۰، رکورد ۴۰ گل تلمو زارا و ۳۸ گل هوگو سانچز در یک فصل رئال را شکست. او با بهثمر رساندن ۵۱ گل در یک فصل، رکورد تاریخ باشگاه که دست فرانس پوشکاش با ۴۹ گل بودهاست را شکست.
رونالدو در سال ۲۰۰۳ به تیم ملی پرتغال راهیافت و در سال ۲۰۱۰، کاپیتانی تیم ملیاش را بر عهدهگرفت. او ۹۸ بازی در تیم ملی پرتغال بازیکرده و ۳۷ گل بهثمر رساندهاست. موفقترین سالهای حضور او در تیم ملی، سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۶ بودهاست که در آن سالها پرتغال نایب قهرمان جام ملتهای اروپا ۲۰۰۴ و چهارم جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان شدهاست.
زندگی
کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو (۵ فوریه ۱۹۸۵، فونچال) کوچکترین فرزند خوزه دینیس آویرو و ماریا دولورس دوس سانتوس آویرو است. او برادری بهنام هوگو و دوخواهر بهنامهای الما و لیلیانا کاتیا دارد. پدرش نام رونالدو را از روی نام رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا در آن زمان، رونالد ریگان برگرفتهاست؛ زیرا او بازیگر موردعلاقهٔ پدرش بودهاست. او هنگامی که ۲۵ سال داشت، حضانت یک پسر آمریکایی را که نام مادرش ذکر نشدهاست، برعهدهگرفت.
کریستیانو رونالدو در شهر (فانچال) در منطقه (مادیرا) در کشور پرتغال به دنیا آمد. مادر (ماریا دولورس داس آویرا) و پدرش (خوزه دینیس آویرا) بود. او یک برادر به نام (هوگو) و دو خواهر به نامهای (الما) و (کاتیا) دارد.
نام رونالدو در کشور پرتغال نام رایجی نیست ولی پدر و مادرش به خاطر (رونالد ریگان) رییسجمهور آمریکا نام او را رونالدو گذاشتند زیرا ریگان هنرپیشه مورد علاقه پدر رونالدو بود. او تاکید میکند این نامگذاری اصلا دلایل سیاسی نداشته است
وقتی سه ساله بود ضربه زدن به توپ را آغاز کرد. وقتی در شش سالگی به مدرسه رفت دیگر علاقهاش به ورزش کاملا نمایان شده بود. او در آن زمان عاشق تیم (بنفیکا) بود و جالب است که بعدها به تیم رقیب آن یعنی (اسپورتینگ) پیوست.
او ابتدا با یک تیم آماتور به نام (آندورنیا) بازی میکرد زیرا پدرش در آن باشگاه شاغل بود. در آن زمان رونالدو تنها هشت سال داشت. در سال ۱۹۹۵ یعنی در ده سالگی (کریستیانو رونالدو) کمکم در پرتغال کسب شهرت میکرد و آهسته آهسته نامی آشنا در ورزش فوتبال میشد. به طوری که دو تیم برتر شهر مادیرا در پی امضای قرارداد با او بودند.
کریس رونالدو با بازی در مسابقات زیر هفده سال یوفا برای تیم (اسپورتینگ لیسبون) مورد توجه (جرارد هولر) سرپرست وقت تیم لیورپول قرار گرفت. در آن زمان او تنها شانزده سال داشت و به همین خاطر لیورپول از خرید او صرف نظر کرد ولی همین موضوع سبب شد به چشم (سرالکس فرگوسن) بیاید.
در تابستان ۲۰۰۳ او در بازی برابر تیم منچستریونایتد به خوبی تواناییهای خود را در معرض تماشا قرار داد و نشان داد که میتواند در دو جناح بازی کند.پس از بازی، اعضای تیم منچستریونایتد همگی از یک استعداد درخشان سخن میگفتند. آنها معتقد بودند بهتر است در آینده در کنار این جوان باشند تا مقابل او.
در منچستر یونایتد
فرگوسن این جوان را میخواست. او میخواست از رونالدو به جای دیوید بکام که به تازگی به رئال مادرید پیوسته بود بهره ببرد و بدین ترتیب کریستیانو با قیمت ۲۴ میلیون و ۱۲ هزار پوند رهسپار تیم منچستریونایتد شد.
رونالدو در ابتدا با پیراهن شماره هفت ظاهر شد ولی با وجود تمام مهارتها و حملههایش دوست نداشت تحت فشار انتظارات مردم باشد.
انتظاراتی که از شماره پیراهن او نشات میگرفت. او ترجیح میداد پیراهن شماره ۲۷ را بپوشد زیرا در اسپورتینگ نیز همین شماره را میپوشید.
رونالدو همیشه متهم به خودخواه بودن و تکروی است، با این وجود فرگوسن تمام حیثیت کاری خود را بر روی او گذاشته و مجددا با او قراردادی تا پایان سال ۲۰۱۰ به امضا رسانده است.
رونالدو در مصاحبهای با نشریه (ایونینگ نیوز) گفت: (منچستریونایتد همیشه برای کمک به من حاضر است و همیشه از من حمایت میکند. من باید این را تلافی کنم.)ولی رونالدو اغلب در بازیها، مشکل عصبی پیدا میکند. او نمیتواند اعصاب خود را کنترل کند و زود از کوره در میرود. او یک بار به خاطر رفتار خشونتبار و انگشت تکان دادن به نشانه تهدید به سوی تماشاچیان از بازی اخراج و از یک مسابقه نیز محروم شد.
(فیلیپ اسکولاری) مربی تیم ملی پرتغال نیز به او هشدار داد در مسابقات جامجهانی رفتار خودش را کنترل کند.
کریستیانو رونالدو در سال ۲۰۰۵ به (بازیکن جوان ویژه فیلیپو) معروف شد و از سوی فیفا بیستمین بازیکن برتر تاریخ فوتبال لقب گرفت. او با وجود اخلاق تندش محبوب طرفداران منچستریونایتد باقی ماند. به همین خاطر دوست ندارد هرگز تیم منچستریونایتد را ترک کند. او در بازیهای جامجهانی اولین گل خود را با ضربه پنالتی به تیم ملی ایران زد.
زندگی خصوصی
پدر رونالدو که (دینیس آویرا) نام داشت هفتم سپتامبر ۲۰۰۵ و در زمان بازیهای مقدماتی جامجهانی از دنیا رفت.
رونالدو چند ساعت پس از شنیدن این خبر مجبور بود برابر تیم روسیه بازی کند و این برای او بسیار سخت بود ولی میدانست امکان ندارد در بازی غایب باشد. پس از بازی، سرالکس فرگوسن خود، رونالدو را مشایعت کرد و به کشورش فرستاد.
رونالدوبا زنی به نام (مرچه رومرو) مجری اسپانیایی تلویزیون پرتغال آشنا شد. هر چند اصلیت اسپانیایی دارد ولی در پرتغال به دنیا آمده و رشد کرده است. او با آشنایی خود با رونالدو تنفر خیلیها را برانگیخت زیرا بسیاری از طرفداران رونالدو او را شایسته نامزدی فوتبالیست محبوب خود نمیدانستند و سایتهای اینترنتی علیه او ایجاد کردند.
(مرچه) نه سال از کریستیانو بزرگتر بود و از همسر اولش طلاق گرفته بود. کریستین همیشه دوست دارد زندگی خصوصی خود را به معنای واقعی آن خصوصی نگه دارد و معتقد است زندگی خانوادگی از زندگی حرفهای جداست و هیچ گاه در این مورد صحبتی نکرد و نامزدی او با خود را تأیید نمی کرد.سرانجام در بیستم سپتامبر ۲۰۰۶ (مرچه) هم تایید کرد که دیگر رابطهای با کریستیانو رونالدو ندارد.
او هزینه سفر (مارتونیز) پسربچه یازده ساله اندونزیایی و پدرش که از بازماندگان سونامی بودند را پرداخت تا آنها بتوانند به خاطر علاقه پسرک برای دیدن بازیهای مقدماتی جامجهانی به اروپا بروند.
دیگر همتیمیهای رونالدو پس از ملاقات این پدر و پسر تقبل کردند که با کمک یکدیگر هزینه خرید یک خانه جدید در اندونزی را برای آنها فراهم آورند. پس از پایان بازیهای مقدماتی، رونالدو به اندونزی رفت تا از سرزمینهای مصیبتزده آن دیدن و برای آنها کمکهای خیریه جمعآوری کند. او در این سفر با (یوسف کالا) رییسجمهور اندونزی نیز دیدار کرد و توانست با به حراج گذاشتن وسایل ورزشی خود در جاکاراتا پایتخت اندونزی، ۱۲۰ هزار دلار آمریکا کمک جمع کند.
رونالدو هم اکنون یک خانه دو میلیون پوندی در (وود فورد) واقع در انگلیس دارد. پس از حضور کریستیانو در تیم ملی کشور پرتغال و بازی مقابل تیم انگلیس در مسابقات جامجهانی آلمان، طرفداران تیم انگلیس به نشانه خشم خود شیشههای خانه گرانقیمت کریستیانو را شکستند.
رونالدو نیز از این عکسالعمل غیرمنطقی مردم ناراحت شد و اعلام کرد منچستر را ترک میکند و آینده او در اسپانیاست. (مرچه) سی ساله که در آن زمان هنوز با کریستیانو رابطه داشت گفت: اگر کریستیانو قبل از اینکه خشم مردم فرو بنشیند به انگلیس بازگردد، کار احمقانهای کرده است. او حتی از ستاره منچستریونایتد تقاضا کرد برای بردن وسایلش هم به آن جا بازنگردد.
شایعه رابطه کریستیانو رونالدو با دختری به نام (جمااتکینسون) به تازگی بر سر زبانها افتاده است. با این وجود نامزد قبلی کریستیانو پیام تبریک خود را برای او فرستاد (مرچه رومرو) که در سال ۲۰۰۵ از کریستیانو جدا شد بهترین آرزوهایش را نثار این زوج کرده است. گفته میشود (جما) نیز به تازگی از نامزد سابقش که اتفاقا او نیز یک فوتبالیست بوده، جدا شده است. رابطه کریستیانو و (جمااتکینسون) ناگهان تیتر درشت صفحه اول تمام نشریات پرتغال شد.
(جمااتکینسون) هنرپیشه نوپای شبکه ITV خود اظهار داشته که با کریستیانو رونالدو آشنا شده است.
او نخستین بار کریستیانو را همین اواخر در یک مهمانی ملاقات و اعتراف کرد از این آشنایی بسیار خوشحال است. وی اظهار داشت: (کریستیانو مرد خیلی خوبی است. شنیدهام خیلیها به من حسادت میکنند. این موضوع برای من اصلا عجیب نیست.) این هنرپیشه ۲۲ ساله که پیش از این با (مارکوس بنت) بازیکن تیم (چارلتون) آشنا بود، گفت: (من به فوتبال علاقه خاصی ندارم و اگر با کریستیانو آشنا شدهام به خاطر شخصیت اوست. اصولا فوتبالیستها همه آدمهای خوبی هستند. در ضمن دلم نمیخواهد زیاد درباره این موضوع صحبت کنم چون نامزدی من با مارکوس به خاطر مصاحبهام با خبرنگارها به هم خورد. نمیخواهم این موضوع دوباره تکرار شود.) ظاهرا از این پس یک زن به جرگه زنان خبرساز فوتبالیستهای انگلیس افزوده شده است.
سرالکس فرگوسن همیشه از کریستیانو رونالدو به عنوان یک بازیکن برتر نام میبرد. او در یک مصاحبه مطبوعاتی در جواب به این سوال که آیا رونالدو بازیکن سال میشود یا نه، اظهار داشت: (مطمئنم نام او در لیست است. او ۲۳ سال دارد و به نظر من بهتر از این هم میشود. او به بلوغ لازم رسیده و امیدوارم بازیکنان جوان ما مثل او خود را نشان دهند.
خیلی کم هستند کسانی که مانند کریستیانو میتوانند برابر بازیکنان هجومی بایستند. مدافعان نمیتوانند این جور بازیکنان را کنترل نمایند؛ به همین خاطر است که همه به او به چشم یک (خطر بزرگ) نگاه میکنند.)
کوتاه از کریستیانو
_ او در بازیهای یورو ۲۰۰۴ و جامجهانی ۲۰۰۶ به عنوان جذابترین بازیکن شناخته شد.
_ در کودکی با نام مستعار (کلویورت) نامیده میشد.
_ او از سهامداران (نایک)، (پیپ جینز)، (اکسترا جاس) (نوشیدنی انرژیزای اندونزی) و اتومبیل سوزوکی است هر چند که خود یک اتومبیل بیامو مشکی دارد.
_ تیم محبوب کودکی او (بنفیکا) بود.
_ قهرمان کودکی رونالدو (مارادونا) بود.
_ قهرمان کنونی او (لوییس فیگو) و (تیه ریآنری) هستند.
_ رونالدو که در لیسبون بزرگ شده است همیشه به خاطر لهجه (مادیرایی)اش مورد تمسخر بچهها قرار میگرفت.
_ رونالدو با (آلبرتو جاردیم) فرماندار زادگاه خود دوست صمیمی است
افتخارات و جوایز
تیم ملی پرتغال
جام ملتهای اروپا:
نایبقهرمانی (۱): ۲۰۰۴
جام جهانی:
مقام چهارم (۱): ۲۰۰۶
اسپورتینگ لیسبون
سوپرجام پرتغال:
قهرمانی (۱): ۲۰۰۲
منچستر یونایتد
لیگ برتر:
قهرمانی (۳): ۰۷–۲۰۰۶، ۰۸–۲۰۰۷، ۰۹-۲۰۰۸
نایبقهرمانی (۱): ۰۶-۲۰۰۵
جام حذفی:
قهرمانی (۱): ۰۴–۲۰۰۳
نایبقهرمانی (۲): ۰۴–۲۰۰۵، ۰۷-۲۰۰۶
کارلینگ کاپ:
قهرمانی (۲): ۰۶–۲۰۰۵، ۰۹–۲۰۰۸
جام خیریه:
قهرمانی (۲): ۲۰۰۷، ۲۰۰۸
نایبقهرمانی (۱): ۲۰۰۴
لیگ قهرمانان اروپا:
قهرمانی (۱): ۰۸–۲۰۰۷
نایبقهرمانی (۱): ۰۹–۲۰۰۸
جام باشگاههای جهان:
قهرمانی (۱): ۲۰۰۸
رئال مادرید
لا لیگا:
قهرمانی (۱): ۱۲–۲۰۱۱
نایبقهرمانی (۲): ۱۰–۲۰۰۹، ۱۱–۲۰۱۰
کوپا دل ری:
قهرمانی (۱): ۱۱-۲۰۱۰
سوپرکوپا د اسپانیا:
قهرمانی (۱): ۲۰۱۲
نایبقهرمانی (۱): ۲۰۱۱
انفرادی
جایزه براوو (۱): ۲۰۰۶
کفش طلای اروپا (۲): ۲۰۰۸، ۲۰۱۱
توپ طلای اروپا (۱): ۲۰۰۸
بازیکن سال فوتبالجهان (۱): ۲۰۰۸
جایزه پوشکاش فیفا (۱): ۲۰۰۹
جایزه پیچیچی (۱): ۲۰۱۱
جایزه دی استفانو (۱): ۲۰۱۲
مسابقات دوستانه
جام سانتیاگو برنابئو (۳): ۲۰۰۹، ۲۰۱۰، ۲۰۱۱
جام فرانس بکن باوئر (۱): ۲۰۱۰
شايد تنها عده كمي از طرفداران بايرن مونيخ و منچستر يونايتد هستند كه با تصميم فيفا مبني بر اعطاي لقب «بزرگترين باشگاه تاريخ فوتبال» به رئال مخالف باشند. از شكست تلخ سه بر يك در مقابل بارسلونا در نخستين فصل ليگ اسپانيا دوران افسانهاي تيم آنها در دهههاي 50 و 60 نيمقرن طول كشيد و بعد رئال دوباره 32 سال انتظار كشيد تا در سال 97 بارديگر قهرمان اروپا شود. آخرين توفيق بزرگ آنها فتح ليگ قهرمانان در سال 2002 و قهرماني لاليگا در سال 2003 است. حالا اين باشگاه سمبل فوتبال اسپانيا و به نوعي اسپانيا قلمداد ميشود. دست يافتن رئال به اعتبار جهاني مقارن با زماني بود كه اسپانياييها در جام جهاني 1950 غوغا به پا كرده بودند. در اين دوران، كشور به خاطر آشفتگي پس از جنگهاي داخلي از قحط سالي در عذاب بود. گرچه صنعت توريسم تازه شكل گرفته بود اما وضع اقتصادي خراب به نظر مي رسيد. ژنرال فرانكو، خودكامه بزرگ اسپانيا بر آن بود كه از پيروزيهاي رئال به عنوان ابزاري در جهت آشتي دادن غرب با حكومت ديكتاتورياش استفاده كند. رئال به شدت از سوي فرانكو، ملقب به كاديو، حمايت ميشد و در مقابل، بارسلونا، سمبل كاتالانها مورد ظلم قرار ميگرفت. پس از مرگ فرانكو شرايط تا حدودي تعديل شد. گرچه شرايط مالي بهرغم طبيعت ولخرج رئال همچنان در سطح عالي باقي ماند، اما قدرت گرفتن باشگاههاي رقيب نظير بارسلونا سبب شد كه رئال از سال 1957 به بعد اقتدار مطلق سه دههاي خود را از دست بدهد. همان طور كه تيمهاي بزرگ انگليس تحت تاثير افراد خاصي بوده كه پايههاي مستحكم باشگاه را بنا نهادهاند، ارتقاي رئال از سطح يك تيم محلي مادريد تا جايگاه رؤيايي فعلي در دنيا نيز مديون يك نفر است. منچستر يونايتد مت بيزلي را داشت، ليورپول بيل شنكلي را و آرسنال هم هربرت چيمن را، رئال هم سانتياگو برنابئو را داشت. بازيكن دهه سي رئال كه از سال 1943 تا زمان مرگ ژنرال فرانكو در سال 1975 مدير باشگاه بود. در آن زمان مادريد به خانه فعلي خود واقع در خيابان اصلي شهر مادريد «كاستيانا» نقل مكان كرد و پايههاي يك باشگاه بينالمللي شد تا با جمعآوري ستارههاي فوتبال از سراسر دنيا بتواند افتخارات متعددي را نصيب خود سازد. گرچه شاه آلفونسوي سيزدهم در سال 1920 نشان سلطنتي خود را به باشگاه بزرگ پايتخت اهدا كرده بود اما حركت اصلي رئال دو دهه بعد با مديريت كارآمد برنابئو آغاز شد. ژنرال فرانكو در 1947 همه اسپانيا را بسيج كرد تا با كمكهاي عمومي فراوان، استاديوم سانتياگو برنابئو را افتتاح كنند. در ادامه آلفردو دياستفانو و فرانتس پوشكاش، تركيبي از تكنيك لاتيني و قدرت هجومي مجارهاي جادويي، در كنار فرانسيسكو خنتو، اساس تيم طلايي رئال را شكل دادند. پس از پيروزي قدرتمندانه هفت بر سه در مقابل اينتراخت فرانكفورت در فينال جام باشگاههاي اروپاي 1960 در هيمدون پارك گلاسكو آنها پنج دوره نخست اين رقابتهارا فتح كردند كه اين افتخار بزرگ به عنوان ركورد در جام باشگاههاي اروپا به ثبت رسيده است. آنها سپس در فصل 62-61 مقابل بنفيكا شكست خوردند تا يك نايب قهرماني اروپا را به دست آورده باشند. قهرماني جام باشگاههاي اروپا در فصل 66-65 به عنوان ششمين قهرماني «ققنوسها» ناميده شد. پس از مرگ برنابئو افتي سريع در باشگاه پديد آمد. دو جام يوفا در سالهاي 86 و 1985 و چندين قهرماني ليگ در آن شرايط نااميدكننده، نظر كسي را جلب نكرد. در اين مدت باشگاه عرصه رفت و آمد 17 مدير شد، كه يكي پس از ديگر عزل شدند. ستارههاي گرانقيمت خارجي كه به طور ديوانهوار و بدون هدف خريد و فروش ميشدند نيز بلاي ديگر رئال بودند. بازيكنان اسپانيايي مادريد در دهه 1970 بسيار استوار بودند و ستارههاي دهه هشتاد درخششي دوچندان داشتند.
اميليو بوتراگئينو، گونسالس ميشل، مارتين واسكس، در دهه نود كه مدير وقت باشگاه رومان مندوسا براي خريد ستارههايي مثل روبرتو كارلوس، پردراك مياتوويچ، كلارنس سيدورف سرمايهگذاري كرد. لورنسوسانس چندان بلند پرواز نبود و تنها مك منمن انگليسي و نيكلاس آنلكاي فرانسوي را به مادريد آورد. ريخت و پاشهاي آنچناني باشگاه كه از دهه 1930 با شكستن ركورد نقل و انتقالات در جريان خريد «ريكاردوزامورا» دروازهبان افسانهاي بارسلونا، سرآمد تمامي باشگاهها شده بود، چيز چندان عجيبي نيست اما با نزديك شدن به انتهاي دهه نود، هرچقدر اين ولخرجيها فزوني يافت، پاداشهاي بيشتر و بيشتري را نصيب رئال ساخت. ابتدا پردراك مياتوويچ، با گلي كه در فينال ليگ قهرمانان 1998 به يوونتوس زد، مادريديها چندان در حسرت هفتمين جام ميسوختند كه گويي براي نخستين قهرماني انتظار ميكشند.
رئال با استفاده از تاكتيكهاي دفاعي فابيو كاپلو موسوم به «كاتانا چيو» قهرمان ليگ در فصل 97-1996 را كه در آن داور سوكر 24 گل و رائول 21 گل به ثمر رساندند، به دست آورد و دوراني جديد را آغاز كرد. حتي فرو ريختن اعتبار ملي اسپانيا در جام جهاني 97 هم رئال را سرافكنده نكرد. كاپيتان ايه رو محور اصلي تيم بود. او رهبري تيمي جوان متشكل از رائول، مورينتس، سالگادو و ايكركاسياس را برعهده داشت كه پايهگذار ادامه قهرمانيهاي رئال شدند. پس از اينكه جان توشاك انگليسي نتوانست در نيم فصل ابتدايي 2000-1999 رئال را به جايگاه مناسبي برساند، ويسنته دل بوسكه به عنوان مربي جديد معرفي شد.
حضور «مرد خانه» بر روي نيمكت سبب شد كه رئال موقتا مشكلات را پشت سر بگذارد و در آستانه ورشكستگي با پيروزي والنسيا، آن هم با سه گل، دوباره قهرمان اروپا شود. قهرماني رئال در ليگ قهرمانان 2000 بر پيشرفت تيم ملي اسپانيا در يورو 2000 هم تاثير زيادي گذاشت. فصل بعد لوئيس فيگو با ركورد 56 ميليوني يورويي از چنگ بارسلونا بيرون كشيده شد. اين به معناي تحقق نخستين شعار تبيلغاتي فلورنتينو پرس، رئيس جديد و جاهطلب رئال بود كه در انتخاباتي همانند انتخابات ايالات متحده با رسوايي بر لورنسوسانس پيروز شده بود. پرس رئال را با 185 ميليون يورو بدهي و در شرايط دشوار مالي تحويل گرفت و رؤياي افتخارات اروپايي در عالم واقعيت را با اين حقيقت كه رئال صاحب گنجي رؤيايي است توام كرد. آنها زمين تمرينشان در مركز شهر مادريد را فروختند و بدهيهايشان را پرداختند، اما پرس به جاي روشهاي صرفجويانه، زينالدين زيدان را هم به دنبال فيگو و با ركورد 64 ميليون يورو به برنابئو آورد.
رئال جشن تولد صد سالگياش را با گل جادويي زيدان در فينال ليگ قهرمانان 2002-2001 در مقابل لوركوزن، نهمين قهرماني، اروپا كامل كرد. تحقق شعارهاي پرس ادامه يافتند آنها ثابت كردند كه علاوه بر به دست آوردن جام، چگونه به دست آوردن آن همه برايشان اهميت دارد. خريد رونالدو آخرين افتخاري بود كه در كارنامه رئال ثبت شد ولي بعدا معلوم شد كه آنها به دنبال افتخارات زيادي هستند. بنابراين ديويد بكام را خريدند. اما با ورود اين دو عجوبه برزيلي انگليسي فقط يك قهرمان لاليگا در اين دو فصل به دست آمد. در مرحله نيمه نهايي ليگ قهرمانان مغلوب يوونتوس شدند و در فصل اخير با شكست از موناكو از دور مسابقات حذف شدند و در لاليگا با شكستهاي پياپي اواخر فصل بر رتبه چهارم ايستادند تا پس از فصل 1968 اين بدترين عنوان تيم كهكشاني باشد. مادريد در فصل بعد ا رقيب ديرينه خود بارسلونا رقابتي تنگاتنگ داشتو اگر در نيوكمپ 3 بر 0 شكست نمي خورد مي توانست رتبه دوم را با قهرماني تعويض كند.
«معرفي اسطورههاي ققنوس ها»
1. آلفردو دي استفانو (پيكان طلايي)
اگر فوتبال باشگاهي را دنيايي متفاوت از فوتبال ملي بدانيم، آلفردودياستفانو در ردهبندي بهترين فوتباليستهاي قرن بعد از پله قرار داشت، او به دليل مصدوميت فرصت خودنمايي در جامهاي جهاني نيافت اما پنج بار پياپي رئال را قهرمان اروپا كرد و نخستين بازيكني بود كه دو بار پياپي توپ طلايي را صاحب شد. او در سه باشگاه معتبر دنيا نظير ريورپلاته، بارسلونا و رئال مادريد بازي كرد. اما مساله مليت او بسيار مبهم است. او در سال 1926 در يك خانواده ايتاليايي در بوينوس آيرس متولد شد و بعدها از آرژانتين به اسپانيا رفت و تبعه اين كشور شد. او بهترين گلزن تمامي رقابتهاي اروپايي محسوب ميشود. دياستفانو امروز رئيس افتخاري باشگاه به شمار ميرود. دوره حضور وي در رئال به عنوان بازيكن (1966-1954) و به عنوان مربي (83-1982) و (91-1990) ميباشد.
2.فرانتس پوشكاش «گلزن رؤيايي»
پوشكاش نابغه چپ پاي مجار كه از نوجواني عضو سواره نظام مجارستان شده بود، در 18 سالگي نخستين بازي ملياش را مقابل اتريش انجام داد و پس از يك دهه رويايي در كنار مجارهاي جادويي، چشم فوتبال دوستان را خيره كرد.
در سال 1958 به دليل اشغال كشورش توسط روسها به اسپانيا رفت و تبعه اين كشور شد و عصر طلايي رئال را در كنار دياستفانو خلق كرد. او در 80 بازي ملي 83 گل به ثمر رساند. پوشكاش در سال 1996 بازنشسته شد و مربيگري رئال را به عهده گرفت و در 39 بازي اروپايي، 35 پيروزي را براي رئال به ارمغان آورد. دوران حضور در رئال به عنوان بازيكن (66-1959) و به عنوان مربي (68-1966).
3.هوگو سانچس (اعجوبه مكزيكي)
سانچس درخشش خود را با كسب عنوان آقاي گل جام جهاني جوانان در 17 سالگي آغاز كرد. او چهار سال براي اتلتيكو گلزني كرد و سرانجام با پيوستن به رئال باشكوهترين دوران زندگياش را آغاز كرد. سانچس پنج بار آقاي گل لاليگا شد و با قيچي برگردان بينظيرش، كه از ميانه ميدان براي رئال به ثمر رساند، بهترين گل سال 1990 را زد. دوران حضور در رئال (1992-1985).
4. اميليو بوتراگئينو (ملقب به ال بوتره)
اميليو از آغاز تا پايان براي رئال بازي كرد. او از 17 سالگي به عضويت كارسيا، تيم پايهاي رئال درآمد و با اين تيم توانست در فينال جام حذفي مقابل تيم اصلي رئال بايستد. او در 341 بازي همراه رئال توانست 217 گل به ثمر برساند و هفتمين گلزن برتر تاريخ باشگاه محسوب شود. سرانجام وقتي كه در سال 1995 بازنشسته شد، براي اينكه به بارسلونا نپيوندد به مكزيك رفت و سه سال در آنجا بازي كرد.
خوزه آنتونيو كاماچا: او كه سابقه هدايت سپيدها را داشت بعد از ناكامي اسپانيا در يورو 2000 به پرتغال رفت و در تيم بنفيكا به فعاليت خود ادامه داد. او پس از شكستهاي تلخ رئال و اخراج كوئيروز، به دعوت پرس پاسخ مثبت داد و هدايت اين تيم افسانهاي را به دست گرفت.
رئال مادريد پس از او ناكامي هاي فراواني را تجربه كرد تا اينكه به دست مطمئن و كار بلد مردي از برزيل به نام واندرلي لوكزامبورگو سپرده شد.
رئال در يك نگاه:
نام رسمي: رئال مادريد
سال تاسيس: 1902
رئيس باشگاه: فلورنتينوپرس
نايب رئيس باشگاه : اميليو بوتراگوئنو
رئيس افتخاري: آلفردو دياستفانو
استاديوم: سانتياگو برنابئو (78 هزار نفري)
زمين تمرين: سينداد دپورتيوا
حامي مالي: زيمنس
طراح لباس: آديداس
لباس اصلي: سراسر سفيد با خطوط آبي و سرشانه
اسامي مستعار: سپيدها، ققنوسها، وايكينگها و كهكشانيها
اسطوره هميشگي: آلفردو دياستفانو
هوادارن ويژه: ژنرال فرانكو (ديكتاتور اسبق اسپانيا) خوان كارلوس (پادشاه فعلي اسپانيا)
افتخارات داخلي:
قهرماني لاليگا: 29 بار، اولين بار در سال (32-1931) و آخرين بار در فصل (2003-2002)
قهرماني جام حذفي: 17 بار، اولين بار (5-1904) آخرين بار در فصل (93-1992)
افتخارات اروپايي:
قهرمان جام قهرماني اروپا: (ليگ قهرمانان 9 بار)، اولين بار در فصل (56-1955)، آخرين بار در فصل (2002-2001)
قهرمان جام يوفا: 2 بار در سالهاي (86-1985) و (85-1984)
قهرمان جام بين قارهاي: 3 بار در سالهاي (2000-1960